بررسي مديريت بازسازي فيزيكي با نگرشي ويژه بر مشاركت مردم (مطالعه موردي بم)
بسمه تعالی
دانلود کامل فایل پایان نامه اینجانب در انتهای همین صفحه بصورت پی دی اف امکان پذیر می باشد.
چکیده پایان نامه کارشناسی ارشد
دانشکده: محیط زیست گروه آموزشی: عمران محیط زیست
نام و نام خانوادگی دانشجو: حسین ظفری اساتید راهنما: دکتر سید محمود فاطمی عقداء – دکتر بابک امیدوار |
عنوان پایان نامه: بررسي مديريت بازسازي فيزيكي با نگرشي ويژه بر مشاركت مردم (مطالعه موردي بم) |
رشته: مدیریت در سوانح طبیعی گرایش:- تاریخ فارغ التحصیلی: 15/12/86 |
کلمات کلیدی: زلزله سال 1382 بم، مدیریت بازسازی، مشارکت مردم. |
چکیده: زلزله سال 1382 بم از جمله سوانح مخربی میباشد كه باعث كشته يا مجروح شدن قريب به 50 هزار نفر و ويران شدن كامل نزديك به 80 درصد مناطق شهري و روستايي بم و بروات گرديد و سبب شد که بازسازی این مناطق در دستور کار مسئولان قرار گیرد. از طرفی از آنجا که بازسازی به عنوان یک تخصص بین رشتهای شناخته میشود و گرایشهای متنوعی اعم از علوم اجتماعی، فنی و مهندسی، مدیریتی و علوم مرتبط جهت پیشبرد آن لازم میباشد؛ و از سوی دیگر پروژههای بازسازی به لحاظ هزینه، پروژههای عظیم و سنگینی محسوب میشوند بنابراین مدیریت چنین پروژههایی چه به لحاظ تنوع تخصصهای بکار گرفته شده و چه به لحاظ منابع از اهمیت ویژهای برخوردار میباشند. در این پژوهش با توجه به اهميت فراوان و پیچیدگیهای موجود در بازسازی بم، به بررسي مديريت بازسازي فیزیکی (کالبدی) این شهر با نگرشی ویژه بر مشارکت مردم پرداخته شده است. در همين راستا با استفاده از مطالعات اسنادي و كتابخانهاي (در دو بخشِ چارچوب مفهومي و مروري بر تجارب مديريت بازسازي زلزلههاي مهم داخلي و خارجي) و مطالعات ميداني (با حضور در شهر زلزلهزده بم و مصاحبه با مردم و عوامل و نيز مديران ارشد بازسازي)، اين تحقيق انجام گرفته است. همچنين از آنجا كه تحقيق حاضر ماهيتي توصيفي – تحليلي دارد، بنابراين به شیوهای کمی و کیفی و از روش تحقيق پيمايش كه از جمله رايجترين روشهاي مورد استفاده در مطالعات علوم اجتماعي و مديريت ميباشد استفاده شده است. در این زمینه آنچه که مشاهده شد نشان از آن دارد که مدیریت بازسازی با ارائه مدلی مبتنی بر حفظ هویت معماری و استحکام بم با محور قرار دادن مشارکت مردم، تلاش نمود تا مدیریت کلان بازسازی را به نحوه نسبتاً مناسبی انجام دهد. در این راستا میتوان بازسازی بم را نقطه عطفی در میان بازسازیهای اخیر دانست چرا که در مدیریت بازسازی آن شیوههایی بکار گرفته شده است که تا آن زمان نظیر آن استفاده نشده بود. در این میان اگرچه موضوعاتی چون کشته شدن تعداد زیادی از مردم، پرداختن بیش از حد به مرحله اسکان موقت، فقدان تجربه مناسب بازسازی شهری، ضعف در بازتوانی روحی و روانی مردم و نیز وجود نظام اطلاعرسانی نامناسب از اقدامات صورت گرفته و هزینههای انجام شده؛ سبب شده است که بر میزان مشارکت مردم در بازسازی این شهر تاثیر گذار باشد، ولیکن تجارب حاصل از این بازسازی میتواند مبنای مناسبی برای مدیریت بازسازی سوانح آتی به شمار آید. |
1-1) تعريف مساله و ضرورت انجام آن
قرارگيری ايران بر روی کمربند زلزلهخيز آلپ- هيماليا، اين کشور را در زمرۀ يکی از زلزلهخيزترين کشورهای جهان قرار داده است. از نظر زلزله خيزی تقريبا در مقاطع 5 تا 7 سال يک بار شاهد وقوع زلزلههايی با بزرگای 6 تا 7 درجه در مقياس ريشتر و گاهی بيشتر هستيم. براساس مطالعات زمينشناختی حدود 97 درصد از شهرها و روستاهای کشور ما در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله میباشند. زلزلههايی نظير زلزله شمال خراسان (مهرماه 1308)، سلماس (ارديبهشت ماه 1309)، سراوان (خرداد ماه 1312)، شمال خراسان (مهر ماه 1327)، لاريجان (تيرماه 1336)، بوئين زهرا (شهريور ماه 1341)، دشت بياض خراسان (مرداد ماه 1347)، بندر عباس (اسفند ماه 1356)، طبس (شهريور ماه 1357)، قائن (آبان ماه 1358)، گيلان و زنجان (خرداد ماه 1369)، اردبيل (بهمن ماه 1375)، زلزله شمال و جنوب خراسان (اسفند ماه 1375)، زلزلۀ استانهای قزوين، زنجان، همدان و کرمانشاه (1381)، بم، زرند، قشم و لرستان که اخيراً رخ دادهاند همگی گواه بر اين مطلب میباشند. در اين بين، برخي زلزلههای به وقوع پيوسته چنان تخريبي بر جاي گذاشتهاند كه لزوم بازسازي كامل مناطق آسيبديده را باعث شدهاند (جزايري، 1383).
از يك سو با بررسی شیوههای بازسازی گذشته داخلي و خارجي، مشخص شده است كه در برخي از بازسازيهاي صورت گرفته، نبود نگاه منسجم و سازمان یافته به بازسازی، فقدان برنامه و سیاستهای مدون و مصوب و نيز برخورد سلیقهای مسئولان وقت برای بازسازی مناطق سانحهدیده، كاملاً به چشم ميخورد. اما در برخي ديگر با اعمال وحدت رویه از سوی دولت در بازسازی مناطق سانحهدیده و سپردن وظایف مشخص به دستگاههای مسئول، این امر (بازسازی) با رويكردي نسبتاً منسجم، با برنامهریزی مناسب و مدونتری دنبال شده است. اين در حالي است كه در هر يك، نقاط ضعف و قوت فراواني مشاهده شده است كه ميتواند مبناي عمل در شيوه مديريت بازسازي سوانح آتي باشد.
از سوي ديگر آنچه که مسلم است این است که حضور مردم منطقۀ آسیبدیده در فرآيند بازسازي میتواند کمک شايانی در تسريع و موفقيت بيشتر روند بازسازی مناطق زلزلهزده، همچنين رضايتمندي بيشتر مردم از خانههاي ساخته شده داشته باشد و باعث گردد که مديريت بازسازي بتواند، بازسازی فيزيکی (كالبدي) را با مشارکت مردم و براي آنان، بهترانجام دهد و فرآيند پيچيدة بازسازي بايد با توجه به نظرها و ديدگاههاي ساكنان انجام گيرد. جامعه در حال بازسازي با بيان نظرهاي خود ميتوانند نتيجة نهايي را به سوي نيازها و خواستهاي خود، هدايت كنند.
در اين ميان، متغير بودن اين مشارکت بنا به اقتضای مکانی، زمانی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و فاكتورهاي فراوان ديگر، در هر بازسازی امری لازم میباشد كه بنا بر شرايط بايد از اين پتانسيل حداكثر استفاده را نمود. ولیكن حذف مشارکت آسيبديدگان میتواند باعث هدر رفتن منابع مالی، نيروی انسانی و تجهيزات و حتی هدر رفتن زمان گردد.
در نتيجه، شناسايی چالشهای پيش روی مديريت بازسازي و نيز ارائه راهکارهای مناسب با استفاده از تبيين جايگاه مردم میتواند کمک شایانی در تسریع روند کار نماید.
در اين راستا و با توجه به مطالب بيان شده، بازسازي پس از زلزله سال 1382 شهر بم، داراي ويژگيها و اهميت خاصي بوده است كه آن را نسبت به ساير بازسازيها متمايز نموده است. اين بازسازي تقریباً نقطه عطفی در میان بازسازیهای اخیر بوده است؛ چرا که وجود كشتههاي فراوان، تخريب بخش وسيعي از شهر تاریخی بم و نيز مهمتر از همه، عدم وجود تجربه مناسب در زمينۀ بازسازي شهري، پیچیدگی اين فرآيند را مضاعف نموده است. از طرفي با توجه به عمق سانحه و توجه خاص مسئولان و مدیران بازسازی، روشهای جدیدی در شیوههای مدیریتی بکار گرفته شد که پیش از آن استفاده نشده بود.
بنابراين با توجه به اهميت موضوع بازسازي شهر بم، پژوهش حاضر به بررسي ابعاد مختلف مديريت بازسازي در شهر بم پس از زلزله سال 1382 پرداخته و سعي بر آن دارد تا به اين پرسش اصلي پاسخ گويد كه مهمترين مولفهها و عوامل موثر بر ميزان مشاركت مردم در بازسازي شهر بم چه بوده است؟
1-2) پيشينه تحقيق
ديويس و آيسان كه از نظريهپردازان و كارشناسان بلايا و بازسازی پس از سوانح هستند، بر اين نكته تأكيد و اعلام كردهاند كه «امكان استفاده از تجارب حاصل از مطالعات بلاياي طبيعي براي مطالعات بازسازي، كاهش خطر و نيل به مدلهاي گوناگون و تدوين يك چارچوب نظري، امكان پذير است» (Aysan & Davis 1993:25). اگرچه بلاياي طبيعي و حوادث انسانساز از ابتداي آفرينش انسان همواره موجب آسيبهاي مالي و جاني شده است و همگان داستان طوفان نوح را بخوبي ميدانند، بررسي علمي مقولات بلايا و راههاي كاهش آثار و تبعات سهمگين آن در جهان نسبتاً جوان است و به چند دهه اخيرميرسد (فلاحي،1384).
از نظر تاريخي، نخستين مطالعۀ علمي در باب جنبههاي اجتماعي و رفتاري سانحه، تحقيقات معروف علوم اجتماعي پرنس در ارتباط با انفجار هاليفاكس در سال 1920 است، ولي مطالعات مداوم و مؤثر در زمينۀ جنبههاي اجتماعي بلايا از اواخر دهۀ 1960 و اوايل دهۀ 1970 آغاز شد. كوارانتلي (Quarantelli, 1972:28)، نظريه پرداز بلايا مينويسد: «دهۀ 1950 آغاز مطالعات سوانح در ايالات متحده بود. دهۀ 1960 ميدان كار را براي تحقيقات بيشتر فراهم نمود و دهۀ 1970 عصر جهتدهي به سمت مقابله اصوليتر، جامعتر و پر دامنهتر سوانح خواهد بود». لازم به توضيح است كه تحقيقات سوانح در ابتدا با گرايشهاي فني و مهندسي آغاز شد و در اين ميان مطالعات مربوط به بازسازي نسبتاً جديدتر است (فلاحي،1384).
ديويس در سال 1981 رسماً اعلام كرد كه «آگاهي ما دربارۀ مسكن پس از سوانح بسيار بسيار ناچيز است» و نبود تحقيقات اصولي پيرامون بازسازي، خلائي جدي در دانش مربوط به بلايا است. در اين مورد كوارانتلي (1982) مينويسد: «در زمينۀ سرپناه پس از سانحه، هنگام شروع مطالعات با دو مشكل عمده مواجه شدم: نخست، مطالب و نوشتههاي منطقي و علمي ناچيزي كه در اين زمينه موجود است و دوم، تحقيقات موجود از نظر كمي و كيفي جامعيت لازم را نداشت و امكان بهرهگيري كاربردي به طريقي كه بتوان نتيجه كاملي از آن دريافت نمود، موجود نيست» (فلاحي،1384).
گروه پژوهشگران هاس از نخستين گروههاي مطالعاتي بودند كه به بررسي و تشريح فرآيند بازسازي و شناخت فرصتهاي كاهش اثر فاجعه (در آينده)، در طول فرآيند بازسازي، پرداختند. اين گروه معتقد بودند «بازسازي فرآيندي است نظمپذير، قابل شناخت و قابل پيشبيني. مشكلاتي كه در سر راه مسئولان براي بازسازي خسارتها وجود دارد و تصميماتي كه در اين فرآيند اتخاذ ميشود، فرصتهايي ارزشمند هستند كه تاكيد بر هر يك ميتواند بازگشت به شرايط طبيعي را تسريع كند يا به تعويق اندازد و در كاهش آسيبپذيري حوادث آينده موثر باشد. اين تصميمات فرصتهايي مناسب براي بهبود كارايي، عدالت، برابري و امنيت است» (داربك و هواتمر، 1991 به نقل از پورخردمند، 194:1383).
همانگونه كه از مطالب فوقالذكر بر ميآيد، فرآيند تكوين مطالعات بازسازي نسبتاً جديد است و زمان زيادي از آن نميگذرد و شروع آن را ميتوان از اواخر دهۀ هفتاد با انتشار كتاب "سرپناه اضطراري" دانست (زرگر، 1369).
از طرفی اگرچه کشور ايران با حوادث طبيعي بسياري (به خصوص زلزله) روبهرو بوده است، اما حوزۀ مطالعات بلاياي طبيعي و به ويژه بازسازي، جديد ميباشد و زمان زيادي از آن نميگذرد. تنها ميتوان به چند پژوهش انجام گرفته در ساليان اخير اشاره داشت:
مهمترين پژوهشهايي كه در اين زمينه و بطور كلان در زمينۀ راهكارهاي مقابله در برابر زلزله وجود دارد؛ مجموعه پژوهشهاي انجام گرفته در مرکز مقابله با سوانح طبيعي و در قالب طرح بسيج توان فني پس از زلزله سال 1369 گيلان و زنجان و با حمايت بنياد مسكن انقلاب اسلامي و برنامه عمران ملل متحد ميباشد.
تحقيقي با نام "جامعهشناسي فاجعه؛ تجربه زلزله رودبار – منجيل" كه در سال 1372 توسط ژاله شادي طلب و بعد از زلزلة 1369 رودبار و منجيل انجام شده است. پژوهش مزبور، با موضوع جامعهشناسي بلاياي طبيعي است كه توسط بنياد مسکن انقلاب اسلامي منتشر شده است. در اين تحقيق به طور مفصل، تجربه مطالعات محقق در زلزله گيلان و زنجان بيان شده است.
همچنين كتاب ديگري كه به بيان تجربيات کشورهاي مختلف درحوزه مديريت سوانح طبيعي و بالاخص مديريت بازسازي ميپردازد، كتابي است تحت عنوان "تجربه مديريت فاجعه در کشورهاي درحال توسعه" كه توسط ژاله شادي طلب در بنياد مسکن در سال 1372 منتشر شده است.
از ديگر پژوهشهاي انجام گرفته، کاري است از مهدي طالب با عنوان "بررسي مشارکت روستاييان در بازسازي مناطق زلزلهزده گيلان و زنجان" در سال 1373 كه توسط بنياد مسكن منتشر شده است. همچنين مقالهاي را در همين مورد و با عنوان " بررسي مشارکت روستاييان در بازسازي مناطق زلزله زده " در سال 1380 در نشرية "نامه علوم اجتماعي" از مهدي طالب منتشر شده است. در نگارش اين مقاله از اسناد و مدراکي که از تحقيقات مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي قبل از انقلاب اسلامي و مطالعات UNDP با نام طرح بسيج توان فني در مرکز مقابله با سوانح طبيعي (زير نظر خود او انجام گرفته) و همچنين از نتايج مطالعهاي که در بنياد مسکن انقلاب اسلامي تحت نظر خود مهدي طالب در مورد زلزله گيلان و زنجان صورت گرفته بود، استفاده شده است.
كتاب "مديريت بازسازی مناطق آسيب ديده از سوانح طبيعی (تجربه بازسازی مسکن مناطق زلزلهزده گيلان و زنجان 1371-1369 )" كتابي است كه توسط عباس آخوندي و سيد حسين بحريني در سال 1379 در مورد مديريت بازسازي مناطق زلزلهزده گيلان و زنجان ميباشد.
كتاب معماري و برنامهريزي بازسازي، كتابي است كه عليرضا فلاحي در سال 1382 آن را ترجمه نموده است. اين كتاب كه از انتشارات سازمان اسكان بشر – برنامه عمران ملل متحد ميباشد تحت عنوان " Rehabilitation & Reconstruction" توسط ياسمين آيسان و يان ديويس نوشته شده است.
طرح "مطالعات اقتصادی - اجتماعی بم در فرآیند بازسازی" از ديگر پژوهشهايي است كه توسط سودابه احمدزاده در پژوهشكده سوانح طبيعي و به سفارش كارگروه تخصصي زلزله و لغزش لايههاي زمين در سال 1385 انجام شده است. اين تحقيق به بررسي احياي حيات اجتماعي بم پس از زلزله سال 1382 پرداخته است.
طرح "مستندسازي بازسازي اماكن مسكوني و تجاري مناطق زلزلهزده لرستان" پژوهش ديگري است كه در سال 1385 و 1386 توسط پژوهشكده سوانح طبيعي و به كارفرمايي بنياد مسكن انجام گرفته است، كه خوشبختانه نگارنده اين پايان نامه مجال همكاري در اين طرح را يافته است.
همچنين با توجه به اينكه نگارنده اين پايان نامه فرصت آن يافته است كه در دفتر امور بازسازي بنياد مسكن به عنوان همكار مشغول به كار شود؛ توانسته است كه از منابع، آمار موجود و تحقيقهاي انجام شده در اين دفتر استفاده نمايد.
1-3) اهداف پژوهش
در تحقيق حاضر، اهدافي در نظر گرفته شدهاند كه در دو دسته هدف كلي و اهداف اختصاصي به صورت زير تقسيم شدهاند:
1-3-1) هدف كلي
هدف کلي اين پژوهش " بررسي مديريت بازسازي فيزيكي بم با نگرشي خاص بر مشاركت مردم " ميباشد.
1-3-2) اهداف اختصاصی
اهداف اختصاصي مورد نظر در تحقیق حاضر به شرح ذیل می باشند:
1. مستندسازي زلزله بم؛
2. شناسايي شيوههاي جديد مديريت بازسازي اعمال شده در بازسازي شهر بم؛
3. شناسايي سياستهاي كلان بازسازي شهر بم؛
4. بررسي اطلاعات مستند و مستدل در مورد زمينهها، تصميمسازيها، تصميمگيريها، هماهنگيها، نحوه سازماندهي و اقداماتي كه براي بازسازي اماكن مسكوني مناطق زلزلهزده شهرستان بم انجام شده است؛
5. بررسي سياستهاي كلان بازسازي شهر بم و نقش آنها در ميزان مشاركت مردم در بازسازي.
6. تعيين ميزان تاثيرگذاري شيوههاي جديد به كار گرفته شده در مديريت بازسازي بم بر مشاركت مردم؛
7. شناسايي نقاط ضعف و قوت بازسازي بم جهت استفاده در بازسازي آتي؛
8. ارائه راهکارهایی برای بهبود مديريت بازسازي سوانح احتمالي آتي؛
1-4) پرسشهای پژوهش
به دليل ماهيت اكتشافي-تحليلي پژوهش، تنها به ذكر پرسشهاي تحقيق، بسنده ميگردد:
- روشهاي بكار گرفته شده در مديريت بازسازي بم چه بوده است؟
- عوامل مؤثر بر مشاركت مردم در فرآيند بازسازي بم چه بوده است؟
- نقش سیاستهای کلان بازسازی بر میزان مشارکت مردم چه بوده و چه نقاط ضعف و قوتی در اجرای این سیاستها وجود داشته است؟
1-5) محدودههاي پژوهش
تحقيق حاضر به لحاظ قلمرو، در سه حيطه محتوايي، مکاني و زماني انجام گرفته است. اين محدودهها به قرار زير ميباشند:
1-5-1) محدوده محتوايي يا موضوعي
تحقيق حاضر به لحاظ محتوايي، به بررسي مديريت بازسازي بم با نگرشي خاص بر مشاركت مردم پرداخته است.
1-5-2) محدوده مكاني
محدوده مكاني تحقيق حاضر، شهر بم ميباشد.
1-5-3) محدوده زماني
محدوده زماني انجام اين تحقيق، پس از زلزله بم در سال 1386-1385 ميباشد (وليكن محدوده زماني بررسي مديريت بازسازي، پس از زلزله بم – پنجم ديماه 1382- تا بهمن ماه 1386 ميباشد).
1-6) ساختار پژوهش
پژوهش حاضر در هفت فصل انجام گرفته است. فصل اول به مقدمه پژوهش اختصاص یافته است که شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت مسئله، اهداف و سئوالات تحقیق، انواع قلمرو پژوهش و ساختار پژوهش می باشد.
در فصل دوم، مباحث تئوریک مرتبط با چارچوب نظری پژوهش، مرور ادبيات تحقيق و بررسي بازسازي برخي از پروژههاي مهم بازسازي داخلي و خارجي آورده شده است. فصل سوم نیز به روش شناسی تحقیق اختصاص داده شده است.
همچنين در فصل چهارم جهت شناخت و تحلیل بازسازی اماکن مسکونی و تجاری جامعه آسیب دیده بم، مروري اجمالي بر وضعيت شهر بم قبل از زلزله و اقدامات انجام گرفته پس از زلزله صورت گرفته است.
در فصل پنجم نيز ضمن بيان برنامه بازسازي بم، به تشريح ابعاد مختلف نظام بازسازي در مناطق زلزلهزده محدوده تحقيق پرداخته است؛ و در فصل ششم بر اساس روش تحقیق و دادههای بدستآمده از پرسشنامه همچنين مصاحبههاي صورت گرفته و آمار جمعآوري شده از بنياد مسكن انقلاب اسلامي و سازمانهاي ذيربط در زمينه پيشرفت بازسازي بم، به تجزیه و تحلیل یافتههای تحقیق، پرداخته است. نهایتاً اینکه در فصل هفتم، خلاصهای از نتایج و یافتههای توصیفی و استنباطی و تحليلي تحقیق و پیشنهادها همراه با محدودیتها آورده شده است.
مطالب مرتبط
- مقاله مختصات یابی از تصویر مطلوب حکمرانی زمینه ساز ظهور
- مقاله بررسی پیامد های ناشی از بحران افت آب های زیر زمینی ( مطالعه موردی شهر تهران)
- چاپ کتاب مستندسازی فرآیند اسکان موقت پس از زلزله 1382 بم
- بررسی میزان رضایت مردم آسیبدیده شهر بروات از بازسازی پس از زلزله سال 1382 بم
- تعیین اهداف آموزشی؛ اصلی ترین الزام آموزشی نوین فرماندهان و مدیران